سلام بر لاله های خونین * در سرزمین گلبرگ های پرپر شده شقایق , همراه با سبزه های هم نوا با ناله نسیم , رو به قبله گل ها باید سلام کرد.
باید سلام کرد بر آنانی که در آخرین فراز زییارتنامه خود به زیارت سبزترین سیرت و سرخ ترین صورت تاریخ نائل شدند .
باید سلام کرد بر زمزمه جاری رودها , با پاهای برهنه.
آری اینجا کربلای سینه سُرخانی است که آمدن و رفتنشان یه رویایی بیش نبود , رویایی کوتاه و شیرین. باید سلام کرد به آنانی که لباس های خاکی رنگشان , لباس احرام در "موقعیت ها" بود .
باید سلام کرد بر اشک های جاری مناجات بر گونه های خاکی و خونین.
باید سلام کرد بر دست های بریده شده , بر انگشتهای جدا شده از دست.
باید سلام کرد بر پوتین های بی پا , به پاهایی که بند پوتین آنها تا آسمان گشوده شده .
باید سلام کرد بر سَرهای سرخ بی کلاه .
باید سلام کرد بر سینه های سوخته در سنگر ها .
باید سلام کرد بر پیشانی هایی که بوسه گاه گلوله شده اند .
باید سلام کرد بر قطارهای فشنگی که تسبیح شده اند .
باید سلام کرد بر کوله پشتی های پر از پرواز .
باید سلام کرد بر پلاک پیکرهای قطعه قطعه شده که شماره و شناسنامه یک شهاب شده . و هر کوچه و خیابان شهرمان را تا ابد ستاره باران کرد .
باید سلام کرد بر لبهای سیراب از عطش عشق .
باید سلام کرد بر چفیه , بیرق همیشه جاودان جبهه های خمینی .
و باید سلام کرد بر چفیه ای که همواره بر دوش علمدار نهضت خمینی است.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد .
|