سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خبر نامه لاله های شهر اردکان
داوود در دعاهای خود می گفت : «بارالها !من دوستی تو و دوستی آن که دوستت دارد و کرداری که مرا به دوستی ات می رساند، از تو درخواست می کنم . بارالها !دوستی ات را نزدم محبوب تر از خودم، خانواده ام و آب خُنکْ قرار ده» . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
 
 

السلام علیکم یا انصار دین الله


سلام بر فاعلان خیر آنان که در تنازع حق و باطل حق را تمییز دادند و از باطل دوری گزیدند


آنان که در دل شب با استغاثه از خدا و راز و نیاز با او حال می کردند و ظرف دلشان را از محبت الهی پر می‏کردند و به یاد موعود منتقم توبه ‏می‏کردند


سلام به آنها که نداء روز الست را بلی و دنیا را رد کردند و در محفل خدا باوری عَلم شدند


آنان که در عرش معرفه به معرفت هستند و در بین ما نکره غیر مقصوده بودند چرا که در جمع واحد بودند


جوانهائی که اضافه معنویه به یاران کربلا و عطف فرهنگ عاشورا شدند


آنهائی که در زمانه ما مبتدا به ایثار شدند و عزت و سربلندی امروز ما مشتق شده از آنهاست


شهدا را می‏گویم


آنها که عزمشان را جزم کرده و ریشه طاغوت را کسر و پرچم اسلام را نصب کردند


آنها که تعدی دشمنی خواب را از سرشان پراند و لازم دانستند که بروند


و شرط کردند که انتقام سیلی ..... را بگیرند


 


وجزای آن یک زیارت کربلا سوغات بُردند


در وصفشان می گفتند: قلوبی ملا مال از احساس که قرب الهی مداوای آنهاست و هرگونه ناقص بودن محبت آن باعث تعجب همرزمان است


ای شهدا


شما هم متمکن از دنیا بودید شما هم جوان بودید


وصد هزار تمنی و آرزو، ولی منصرف شدید و وصل شدید


قصه وصلتان پایان ندارد و شانتان بیش از اینهاست .......


دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: دوشنبه 87/1/19:::
 
 

ماه رمضان بود و ما قرار گذاشته بودیم قسمتی از شب را با مراسم و دعا و زیارت در گلزار شهدا کنار هم باشیم . طبیعی است هر شب بعد از آن حال خوشی که در نتیجه خواندن دعا و زیارت داشتیم ، مدت کوتاهی را صرف حرفهای خودمانی می کردیم و پس از آن جمع ما متفرق می شد. یادم هست که در جمع ما محمدعلی هاتفی و ناصر صالحی هم بودند.

آن شب جایی را که برای اجرای برنامه خودمان در نظر گرفته بودیم، قطعه ای از گلزار شهدای اردکان بود که هنوز هیچ کس در آن جا دفن نشده بود. در آن هوای لطیف ، در جوار شهدا، احساس می شد حالت روحانی خاصی بر فاضای اطراف ما حاکم شده است. وقتی دعا و زیارت را خواندیم هر کس به نوعی مشغول صحبت شد . محمدعلی و ناصر هم با یکدیگر صحبت می کردند اما صدای آنها کمی از حد معمول بلندتر شده بود؛ به طوری که من ناخود آگاه حواسم متوجه آنها شد. حرفهای دو نفری آنها به صورت شوخی بود ولی کم کم حس کردم این شوخی ها شدت گرفت و تبدیل به یک مشاجره جدی شد تا حدی که با خود گفتم الان با یکدیگر دعوا می کنند . از دور کلمات آنها را به هم ربط دادم تا بتوانم وارد بحث آنها شوم . محمدعلی می گفت : «من شهید می شوم و در همین جا من را به خاک می سپارند .» ولی ناصر با انگشت خود جایی را نشان داد و با لحنی بسیار قاطع و مطمئن گفت: «خیر، اینجا قبر من است ؛ محمدعلی؛ ببین من شهید می شوم، همین جا من را به خاک می سپارند و تو اصلا قبری نداری.»

نمی داستم چه بگویم؛ زیرا حرفی برای گفتن نداشتم تا طرفین را قانع کنم. انگار یقین داشتم اتفاق خواهد افتاد. قدرت بیان هر حرفی را از دست داده بودم. مات و مبهوت آن دو را تماشا می کردم . کم کم بچه های جمع آن شب متوجه این قضیه شدند . برای اینکه ماجرا خاتمه پیدا کند یکی از بچه ها با صدای بلند گفت :«بابا ، حالاکو، تا شهید شوید ! شب به نیمه رسیده الان باید سحری بخوریم ؛‌ بیایید برویم.»

جمع ما متفرق شد ولی حرفهای ناصر و محمدعلی دائم در ذهن من تکرار می شد : «اینجا قبر من است ، تو قبری نداری و ...» چرا ناصر با این صراحتمی گفت؟! یعنی چه؟ خلاصه گذر زمان پوششی شد تا گذشته کم کم فراموش شود، در این مدت هر کدام از بچه ها چند بار به جبهه اعزام شدند و برگشتند؛ اما در تاریخ 21/6/1362 منطقه جنگی کوشک هدیه ای را دو دستی تقدیم پدر و مادر ناصر کرد و آن جسم مطهر ناصر بود که با عظمت و شکوه بر دست مردم تشییع شد. من منتظر بودم تا جای دفن او را ببینم. عجیب است همان مکانی را برای او در نظر گرفته بودند که ناصر در آن شب ماه رمضان ، با انگشت سبابه خود به آن اشاره کرده بود.

از شروع خاسپاری تا پایان آن، ماجرای همان شب ذهن من را مشغول کرده بود و چیزی که لحظه ای فکرم را راحت نمی گذاشت دنباله حرفهای شهید ناصر صالحی بود که با اطمینان به محمدعلی گفت : « تو قبری نداری.» دیگر هر لحظه ای از زندگی من یک انتظار بود. انتظار گنگی که می دانستم هست ولی از پیش آمد آن ناخودآگاه فرار می کردم.

تقریبا دو سال از شهادت ناصر می گذشت. در این مدت محمدعلی چند بار به جبهه اعزام شد . زمانی که او در جبهه بود مخصوصا وقتی عملیاتی انجام می شد ، انگار مرغ دلم به آسمانها می رفت و جسم من نیز به دنبالش در فضای شهر سرگردان بود. چیزی را می خواستم که خودم هم نمی دانستم و وقتی بعد از عملیات خبر سلامتی محمدعلی را می گرفتم آرام می شدم. کم کم داشتم به این وضع عادت می کردم ؛ اما ناگهان با عملیات کربلای 5 در سال 1365 وقتی خبر شهادت محمدعلی را شنیدم ، مرغ دلم بال شکسته بر زمین افتاد. شبهای رمضان را به یاد آوردم و حرفهای ناصر شهید برای من تازه شد. پشت به افکار خود کردم و منتظر ماندم تا دفتر روزگار برگ دیگری را نشانم بدهد. بسیار عجیب بود که چگونه ناصر این فراق نامه را چند سال پیش برای من خواند . حالا دیگر کاملا آشکار شده بود که با استناد به حرفهای خودش به استقبال محمدعلی رفته و هر دو پیش هم هستند. من ماندم و انتظار 9 ساله که هر لحظه اش بغض گلو را فشرده تر می کرد. محمدعلی شهید شد و نام مفقود برای او ثبت شد.

حال به این نتیجه رسیده ام که آری، اگر بخواهیم بهتر ببینیم گاهی بهتر است که حتی چشمهایمان را هم ببندیم ؛ زیرا کسانی هستند که فردایشان بهتر از امروز است . این ماییم که باید حیاتی تازه و با طراوت را از سر بگیریم . خدایا یاریمان کن تا باز نمانیم!

به نقل از حسن هاتفی اردکانی (خادم الشهدا)

برگرفته از کتاب در حلقه دلدار جلد دوم


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: دوشنبه 87/1/19:::
 
 

در اسلام واژه ای است که قداست خاصی دارد. اگر کسی با مفاهیم اسلامی آشنا باشد و در عرف خاص اسلامی این کلمه را تلّقی کند احساس می‏کند که هاله‏ای از نور این کلمه را فراگرفته است و آن کلمه (شهید) است. این کلمه در همه عرفها توأم با قداست و عظمت است؛ چیزی که هست معیارها و ملاکها متفاوت است. ما فعلاً به مفهوم غیر اسلامی آن کاری نداریم.


از نظر اسلام هرکس به مقام و درجه (شهادت) نائل آید که اسلام با معیارهای خاص خودش او را (شهید) بشناسد یعنی واقعاً در راه هدفهای عالی اسلامی به انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری کشته بشود.به یکی از عالی‏ترین و باقی‏ترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود نائل می‏گردد.


از نوع تعبیر و برداشت قرآن درباره شهداء و از تعبیراتی که در احادیث و روایات اسلامی در این زمینه وارد شده است می‏توان منطق اسلام را شناخت و علت قداست یافتن این کلمه را در عرف مسلمانان دریافت.


(( ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون))  


شهید متفکر علامه مرتضی مطهری


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: دوشنبه 87/1/19:::
 
 

شهیدان


            نه در آسمانها


                             که در همین خیابانهای گرفتار


همچون عابرانی نورانی


                             هر روز


                                      از کنار ما می‏گذرند


             و صدای خدا را نمی شنویم: (( ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا...))


ما اما


                با عینکهای دودی


                                            وغفلتهای عمودی


شبهای جمعه


                  به قبرستان ها میرویم و شهیدان


                                                            برای ما فاتحه می خوانند!


و دوباره بر میگردیم


                         به حجره و بازار


                                            آرزو هامان را می شماریم


                                                                             و ریشخند دنیا!


و هرگز با منطق عینکهای دودی


                                   روشن نمی شویم که:


                                                               (( عند ربهم یرزقون)) یعنی چه؟!


و روزها و هنوزها می گذرد 


و ما همچنان


دستهامان خالیست....!


رضا اسماعیلی 


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: دوشنبه 87/1/19:::
 

شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: یکشنبه 87/1/18:::
 
 دشمنان اسلام برای اینکه پرچم برافراشته ی حکومت اسلامی را درهم بپیچند و این نشانه ی امید آفرین را از برابر چشم ملّتهای مسلمان دور کنند، به تهاجم نظامی متوسل شدند و رژیم بعثی فاسد و گمراه را با تجهیزی همه جانبه به جنگ ملّت مؤمن و شجاع ایران فرستادند. مجاهدت این ملّت بزرگ که دفاعی غیورانه از اسلام و جمهوری اسلامی بود و اسلام و امت اسلامی را سرافراز کرد، از ایمان به ارزش شهادت و منزلت شهید، مایه گرفت و شوق فداکاری با این معرفت روشن، در دلهای رزمندگان و خانواده هاشان، پدید آمد. برخی به این مقام والا رسیدند، و برخی در انتظار آنان، جسم و جان خود را به میدان آوردند، فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ... و چنین شد که مجاهدت بی نظیر ملّت ایران الگوئی شد برای همه ی امت اسلامی که رمز عزت و استقلال و سعادت را که همان جهاد فداکارانه است، در عمل به همه نشان داد.شهیدان نقاط مشعشع در این صفحه ی درخشان اند که مانند ستاره ی راهنما، راه را به همه نشان می دهند. رحمت و صلوات خدا بر آنان باد.   06/07/1385
شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: یکشنبه 87/1/18:::
 

باسمه تعالی

جلسه کمیته فرهنگی - تبلیغی ستاد یادواره شهدای اردکان

 

شنبه 17 فروردین ماه 1387- ساعت 8 تا 10 شب  – دبیر خانه ستاد یادواره شهدای اردکان

 

حاضرین :

 

آقایان : مهدی واحدیان – عابدی – دهستانی ( خبرنگار)

مروتی ( دبیر ستاد )  - جاهدی ( سپاه پاسداران) – تهرانی ( ارشاد اسلامی )  

حاجی اسماعیلی و قانعی ( سازمان تبلیغات اسلامی )

 

 

مصوبات جلسه :

1-           در خصوص چاپ کتابهای یادواره مقرر شد

الف) کتب : یاران صادق – حماسه سازان صادق – عروج سرداران که مطالب آن حاصل  جمع آوری خاطرات طلاب و معلمین شهید و سرداران است  و کتاب خاطرات پیاده شده اخیر به چاپ برسد .

ب‌)     آقای مهدی  واحدیان به عنوان مسئول کارگروه انتشارات پیگیری چاپ کتب مصوب را در اسرع وقت و حداکثر تا آخر همین ماه انجام دهد .

ت‌)     هزینه های مربوط به چاپ هر کتاب در تیراژ              جلد تقریبا                   ریال می باشد که در جلسه یادواره مطرح و درخواست اعتبار خواهد شد.

ث‌)     در خصوص چاپ کتب مربوط به شهید پایدار و شهدای دیگر در صورت تصویب در ستاد مرکزی اقدام شود.

ج‌)      کلیه خاطرات پیاده شده از سوی کمیته جمع آوری به مرور در اختیار ستاد یادواره قرار گیرد تا نسبت به تدوین و چاپ کتاب مربوطه اقدام گردد.

2-           مقرر شد خبر نامه داخلی در قالب نشریه ساده یکبرگی از سوی مسئول کمیته پیگیری شود.

3-      آقایان حمید حاجی اسماعیلی و عابدی به عنوان مسئولین انتشار گاهنامه لاله های شهر تعیین شدند و مقرر شد  مطالب جمع آوری شده توسط آقایان قانعی و صحرایی دراختیار این عزیزان قرار گیرد و اولین شماره نشریه 25 فروردین ماه منتشر گردد.

4-      در خصوص تبلیغات شهری مقرر شد تبلیغات مرحله ای در قالب تهیه سیلک آرم یادواره در مرحله اول انجام و در معابر و میادین عمومی شهر نصب شود.

5-      در خصوص آرم یادواره با توجه به نامفهوم بودن آرم  مطرح شده ،  پیشنهاد شد در جلسه آتی ستاد استفاده از آرم یادواره قبلی پیشنهاد و در صورت عدم تایید اصلاحاتی بر آرم حاضر انجام شود.

 

 


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: یکشنبه 87/1/18:::
 
شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: یکشنبه 87/1/18:::
 

 کلید واژه‌ها و تعاریف آن‌ها:

 الف) ایثار: این کلمه در فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری به معنای بذل، گذشت کردن از حق خود برای دیگران، نفع دیگری یا دیگران را بر خود ترجیح دادن آمده است، در لغت نامه دهخدا، این کلمه به معنای غرض دیگران را بر خود مقدم داشتن، برگزیدن و منفعت غیر را بر خود مقدم داشتن و این کمال درجه سخاوت است به کار رفته است(2: ص. 675: ص.543 و 8: ص.320)

ب) شهادت: یعنی کشته شدن در راه خدا، آنکه به شهادت دست یافته و در راه خدا کشته شده، به فرموده شهید مطهری شهادت مرگ آگاهانه در راه هدف مقدس است. عملی آگاهانه و اختیاری است و شهیدان شمع محفل بشریت هستند.(4:ص.4627 و 7: ص.131)

ج) ترویج: ترویج در لغت به معنی رایج کردن، متداول کردن، روان کردن است. ترویج نوعی تغییر است در جهت توسعه منابع انسانی.(3:ص.1718)

شاخصهای فرهنگ و شهادت طلبی: شهادت بالاترین و آخرین مرحله از خود گذشتگی(ایثار) است. جان را در کف خود قرار دادن در راه هدفی متعالی جهت فدا نمودن است. و جوهره آن عاشق، مختار، بااراده و هدفمند بودن است. صفات متجلی در شهدا نترسیدن از مرگ، شفقت، آزادمنشی، ایمان و پرهیز از شهوت طلبی، ثبات در قدم و صداقت در عمل می‌باشد.‌(1:ص.1)

جوهره و صفات شهید فرهنگی را ترویج می‌کند که در آن باید ایثار و از خود گذشتگی در تاروپود زندگی نمایان گردد و گمنامی و فارغ از منیت‌ها و در نظر گرفتن منافع جمع در راستای ایمان دینی به یک وظیفه تبدیل گردد، فرهنگی که با خودخواهی، خودکامگی سر ستیز دارد و با حریت و آزاد منشی در دنیای خاکی سر وفاق دارد فرهنگی است که الگو، از شهدای تاریخ می‌گیرد و در این وادی حریت حسین بن علی چون سرمشقی تابناک است. برای سلحشوریها و ایثارگیها در راه خدا ـ فدا نمودن نه از بهر طمع بهشت و نه از سر اجبار و تسلیم و نه از سرنادانی انقلاب شکوهمند درونی است که همانند علی بن ابی طالب در نبرد با عمربن عبدود پاسخ توهین و تف انداختن دشمن را با درنگ می‌دهد، و این درنگ مولا نشأت از اخلاص و روحیه ایثار(از خودگذشتگی) دارد چرا که بدون این درنگ او به خواسته هوا و هوس و منیت اجابت می‌نمود، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نیاز به لوازمی دارد که ابتدا با شناخت درست جوهره ایثار و شهادت و درگام بعدی تجلی این جوهره در نقل و عمل مروجین، فرهنگ سازان و مدیران ارشد کشور در بستر جامعه جاری و ساری می‌شود و به تبع آن جامعه از برکات مادی و معنوی آن برخوردار می‌گردد. برکاتی همچون قانونگرایی، ضابطه مندی، مسئولیت پذیری، رعایت هنجارهای اجتماعی، روحیه آزادمنشی و سلامت نفس در کنار حفظ قداست و حرمت ایثارگران و شهدا از آن جمله است.

انواع کلی ترویج: ترویج به طور کلی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم و یا به شکل رو در رو یا غیر حضوری(غیر رو در رو) انجام می‌پذیرد، ترویج حضوری همچون سخنرانی‌ها برگزاری همایش‌ها، کنفرانس‌ها، کنگره‌ها و روضه خوانی‌ها، ترویجی هستند که مروج و مخاطب رو در رو با هم مواجه می‌شوند و پیام و مفهوم ارائه شده بی واسطه به سمع و نظر مخاطب می‌رسد و بازخورد و بازتاب این پیام ارائه شده قابل مشاهده است؛ اما در ترویج غیر حضوری مروج پیام و مفهوم خود را در قالب رسانه‌ای به سمع و نظر مخاطب می‌رسد همچون کتاب، نمایشنامه، فیلم، رادیو، تلویزیون و روزنامه. در این گونه ترویج پیام چه به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم به مخاطب انتقال می‌یابد، امکان اینکه بازتاب هم زمان نظرات و احساسات مخاطبان به مروجین برسد وجود ندارد.

انواع ارتباط انسانی: انسانها دارای 4 نوع ارتباط هستند: 1. ارتباط فردی: ارتباطی که فرد با خودش برقرار می‌کند؛ همچون فکر کردن. 2. ارتباط بین فردی: ارتباطی که یک فرد با فرد دیگر برقرار می‌کند؛ مانند مباحثه دو نفر با هم. 3. ارتباط گروهی: ارتباطی که یک فرد با گروهی از افراد برقرار می‌کند؛ مانند کلاس درس. 4. ارتباط جمعی: ارتباطی که در آن شناخت مخاطبان غیر ممکن یا بسیار مشکل است؛ همچون ارتباط فرد با رسانه‌های جمعی رادیو، تلویزیون و روزنامه‌ها. در این نوع ارتباط فرستنده پیام به راحتی نمی‌تواند بازتاب پیام ارسالی خود را از مخاطبان خود دریافت نماید.

عناصر فرآیند ارتباطی: 1. فرستنده: شیء یا فردی است که پیام را به گیرنده انتقال می‌دهد. 2. پیام: معنا و درون مایه‌ای است که فرستنده قصد دارد به گیرنده انتقال دهد. 3. گیرنده: شیء یا فردی که تحت تأثیر پیام فرستنده قرار می‌گیرد. 4. کانال(وسیله): هر چیزی که امکان ذخیره و انتقال پیام فرستنده به گیرنده را داشته باشد کانال نامیده می‌شود. ارتباط شفاهی(رو در رو) از نوع ارتباط فاقد کانال می‌باشد. کانالهای ارتباطی مانند تلفن، کتاب، مقاله و وسایل ارتباطی … 5. بازخورد: واکنشی است که گیرنده نسبت به پیام فرستنده نشان می‌دهد؛ چه پیام مزبور را درک کرده باشد و چه درک نکرده باشد. بازخورد به فرستنده این توانایی را می‌دهد که بازتاب پیام‌های ارسالی خود را مشاهده کند و در این صورت است که امکان اصلاح و تغییر در پیام‌های بعدی بوجود می‌آید. ارتباطی که فاقد عنصر بازخورد باشد ارتباطی خطی و نارساست.

نوفه(خش) یا پارازیت: به عوامل مخل یک ارتباط صحیح و کامل، نوفه(خش) گویند. نوفه‌ها از عوامل محدودیت ساز در فرآیند ارتباطی است. بنابراین باید از آن‌ها مطلع بود تا بتوان در راستای حذف آن‌ها تلاش کرد، و در نتیجه ارتباط به شکل مناسب انجام پذیرد. در هر صورت، باید نخست منبع نوفه را پیدا کرد و سپس درصدد رفع آن بر آمد. انواع نوفه: 1. نوع فرستنده: الف) مشکل و عیب از فرستنده باشد؛ مثلا صدای نارسا و کسل کننده و بی ذوق یک سخنران. ب) عدم تمایل به بازخورد پیام از دیگر نوفه فرستنده است که امکان اصلاح و تجزیه و تحلیل پیام‌های ارسالی بعدی را سلب می‌کند. 2. نوفه پیام: مشکلی که از خود پیام باشد؛ همانند پیام‌های سنگین و غیر قابل شناخت و یا غیر جذاب که برای گیرنده نوفه‌های پیامی هستند. این نوفه ممکن است موجب ایجاد اختلال در فهم آن پیام شود. 3. نوفه گیرنده: هر دلیلی که باعث می‌شود گیرنده آماده دریافت پیام نباشد، از نوع نوفه گیرنده است. مانند حواس پرت بودن و یا معلومات پایه ضعیف یک گیرنده. 4. نوفه وسایل ارتباطی: به هر گونه مشکل یا خرابی گویند که در وسایل ارتباطی به وجود آمده است؛ مثل خرابی گوشی تلفن یا چاپ نشدن بعضی کلمات در یک متن.

فرآیند ارتباطی و رابطه آن با ترویج: در عمل ترویج نیز همچون فرآیند ارتباطی، اشاعه و انتقال پیام مد نظر است که در آن مروج، نقش فرستنده و مخاطب نقش گیرنده را بازی می‌کند. در این فرآیند پیام چه به شکل شفاهی(رودررو) همچون سخنرانیها، روضه خوانی‌ها و... و یا به کمک وسایل ارتباطی همچون رادیو، تلویزیون، کتاب و روزنامه به مخاطب انتقال می‌یابد.

بدیهی است همان طور که انواع نوفه‌ها در فرآیند ارتباطی وجود دارند در عمل ترویج هم نوفه‌ها دخالت دارند که مسبب آن می‌شوند که پیام به شکل صحیح و مناسب به مخاطب(شنونده یا بیننده) انتقال نیابد.

شناخت نوفه‌های یک ترویج همانند شناخت نوفه‌های فرایند ارتباطی امری است لازم، تا امکان ارتباط درست در عمل ترویج میسر گردد. کلیاتی از شیوه‌های نامناسب ترویج فرهنگ ایثار و شهادت: ترویجی نامناسب است که مفهوم مورد نظر فرستنده را به گیرنده به خوبی منتقل نکند و یا گیرنده امکان آن را نداشته باشد تا به فرستنده بفهماند که در چه سطحی و به چه شکلی پیام را دریافت و تفسیر نماید.

حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت هم به نوعی دچار آسیب‌ها و نوفه‌های خاص خود می‌باشد؛ نوفه‌هایی که از مروج و پیام ارسالی اش گرفته تا وسایل ارتباطی و مخاطبانش را در بر می‌گیرد. برای رفع این نوفه‌ها هم باید بین مروجین این فرهنگ با مخاطبان این ترویج نزدیکی یا تشابه برقرار گردد. واضح است هر چه مهارتهای لغوی و یا زبانی، گرایش و طرز تفکر، معلومات و اطلاعات، خصوصیات اجتماعی و فرهنگی بین مروجین و مخاطبان این حوزه نزدیکتر باشد شاهد ارتباطی صحیح‌تر خواهیم بود.

 امروزه شاهد آن هستیم که مروجین فرهنگ ایثار و شهادت اعم از بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و مستضعفان، ائمه جمعه، روضه خوانان مساجد، بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس و... نتوانسته‌اند در انتقال محتوای پیام شهدا به مردم موفق باشند.

 این ناتوانی را می‌توان در موارد ذیل جستجو نمود:

 الف) کاهش مقبولیت مروجین فرهنگ در بین آحاد مردم ب) عدم به کارگیری پیام‌های جذاب و قابل درک و استفاده برای عموم مردم ج) یکنواختی شیوه انتقال پیام، و فقدان ظرافت و خلاقیت. د) فزونی نقل مروجین بر عمل آن‌ها که موجب تناقض فکری برای مخاطبان گردیده و عملاً گرایش و جذب پیام‌ها را کاهش می‌دهد؛ مثلا بازتاب سخنرانی فردی که در مورد از خودگذشتگی ایراد شده است و در پایان سخنرانی آن فرد در مورد میزان حق‌الزحمه چانه‌زنی می‌کند. بی شک این تناقض آشکار بین نقل و عمل خدشه‌ای جبران ناپذیر بر مفهوم ارائه شده. هـ) عدم دقت کافی در مورد مهارتهای لغوی و یا زبانی، گرایش و طرز تفکر، معلومات و اطلاعات، خصوصیات اجنماعی و فرهنگی مخاطبان. و) غالباً بازخورد در فرآیند ترویجی این حوزه مشاهده نمی‌شود و ارتباط آن بین مروج و مخاطب ارتباطی خطی و یک بعدی و فاقد اصلاح پذیری و تغییر در شیوه انتقال پیام است. ز) باور به تمایز و تفاوت داشتن بین بازماندگان شهدا و عموم مردم. این باور آرام آرام می‌تواند قداست و حرمت شهدا را کاهش دهد. در صورتی که در سیره پیامبر اکرم(ص) تمایزی و یا تفاوتی بین بازماندگان شهدا و یتیمان جامعه وجود نداشت و رفتار وی نسبت به این دو قشر یکسان بوده است(12: ص. 107)

 دو خطای عمده در تبلیغ فرهنگ ایثار و شهادت:

روشها یا سبکهای تبلیغاتی در هر کشور نشان دهنده فرهنگ رایج و حاکم بر آن کشور است.(5:ص. 64) در کشور ما هم تبلیغ به شیوه‌های متعدد و توسط افراد مختلف در نهادهای گوناگون انجام می‌پذیرد. اما جوهره کلی تبلیغ نادرست را می‌توان در موارد ذیل جستجو نمود: 1. عدم هماهنگی بین مروجین و مخاطبان جامعه 2. قبیح ندانستن غلو، جعل در تبلیغ؛: همچون غلو در آثار سینمایی که در آن رزمندگان اسلام با تعداد اندک و بدون امکانات گروه کثیری از سربازان دشمن را به هلاکت می‌رسانند یا غلو در شخصیت امام علی(ع) که تا جایگاه خداوند بالا می‌برند و یا غلو در چهره حضرت ابوالفضل.

 می‌دانیم که ترویج نادرست بر اصل و جوهره مفهومی که ترویج می‌شود. خدشه وارد می‌کند که گاه جبران ناپذیر است. حتی می‌توان گفت عدم ترویج یک مفهوم مقدس و متعالی بهتر از آن است که به شکل نامناسب ترویج نمود بدیهی است اگر شکل و ظاهر و کارکرد یک عمل در تضاد با فلسفه وجودی از آن باشد بهتر است در ادامه آن عمل تجدید نظر نمود.

ویژگی‌ها و خصوصیات یک مروج حوزه ایثار و شهادت:

1: برخورداری از اطلاعات کافی و مناسب جهت ارائه به مردم. 2. از سلامت نفس برخوردار بوده و بین قول و عمل او تضادی نباشدو جزو کسانی نباشد که رطب خورده باشد و منع رطب کند. 3. عملاً از خودگذشتگی و ایثار را در زندگی شخصی و اجتماعی خود به کار بندد. 4. خودساخته بوده و از تجارب کافی برخوردار باشد و به شیوه‌های گوناگون تبلیغ آشنا باشد. 5. انگیزه‌های او متعالی و نسبت به مفاهیم تبلیغی خود پایبند و ثابت قدم باشد. 6. از غلو و جعل در تبلیغ بیزار باشد. 7. مفاهیم تبلیغی او با مبنای منطق و عقلانیت در تضاد نباشد. 8. مفاهیم را به بهترین شکل و روش در زمان و مکان مناسب به مردم انتقال دهد. 9. همواره ضوابط را بر روابط ترجیح دهد و احترام به جمع و قانونمندی را نوعی از خودگذشتگی تعریف کند. 10. از خودخواهی و زیاده خواهی گریزان باشد و آن را عملی در تقابل با روحیه از خودگذشتگی معنا کند.

عوامل مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

به طور کلی هر زمینه و پدیده‌ای که بستر خود محوری و خودخواهی را گسترش دهد و توجه به فردیت انسان را گسترش دهد در نقطه مقابل با فرهنگ ایثار و شهادت است.

در بررسی همه جانبه عوامل مؤثر بر ترویج این حوزه به چهار بستر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی بر می‌خوریم واضح است عوامل مطرح شده ذیل چه به شکل مستقیم و چه غیر مستقیم می‌تواند فضایی را به وجود آورد که زمینه‌های از خودگذشتگی و ایثار را نفی کند.

1: زمینه‌های فرهنگی مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

فرهنگ به عنوان مجموعه‌ی باورها، اعتقادات و امکانات مادی که قابلیت انتقال از نسلی به نسل دیگر دارد می‌تواند بسترهایی در جهت بروز یک پدیده به وجود آورد. نمونه‌هایی که در ذیل اشاره خواهد شد برایندشان نقش و عمکرد ترویج ایثار و شهادت را در جامعه مخدوش می‌نماید؛

 الف) احساس تمایز و تفاوت بین خانواده شهدا و مردم عادی.(بیشتر این احساس در زمینه تحصیلات عالیه و اشتغال به چشم می‌خورد).

 ب) احساس این که اهداف شهدا در جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی تحقق نیافته است.

 ج) به رسمیت شناختن برتری فرهنگ رابطه بر ضابطه.

 د) بیماری تاریخی، قانون گریزی(نشأت گرفته از خودخواهی و خود محوری است و در تقابل با فرهنگ از خودگذشتگی و ایثار شهدا است.)

هـ) عادی شدن سیاسی کاری، جناحی بندی و قومیت مداری(این عادی شدن عرصه را بر منطق خواهی و حق محوری می‌بندد چه برسد از خودگذشتگی و ایثار)

و) به رسمیت شناختن تنازع بقا در عرصه تجارت و بازرگانی و حتی در حوزه سیاست(که عرصه را بر خود محوری و خودخواهی باز می‌نماید و این در تقابل روحیه ازاد منشانه و از خودگذشته شهدا است.)

 ز) حضور فرهنگ ریا و تملق که در واقع در راستای حفظ مطامع فردی است.

 2. زمینه‌های اقتصادی مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

 الف) حضور پدیده رانت اقتصادی که به نوعی تمایز و تفاوت داشتن شهروندان را تداعی می‌کند که البته منافی فرهنگ از خودگذشتگی و در نظر گرفتن منافع جمع است.

 ب) عدم امنیت شغلی که سوق دهنده روحیه تملق، چاپلوسی و محافظه کاری زیردستان است که این خود در آن سوی مرز حریت و آزادمنشی ایثار گران و شهدا است.

ج) ارجحیت دارایی بر دانایی که البته این خود موجب تضعیف ارزشهای اخلاقی و انسانی می‌شود و فزونی شأن دارایان بر دانایان عرصه را بر سودجویی و خود محوری باز می‌کند.

 د) تورم بسیار بالا و وضعیت معیشتی اسفبار اکثریت جامعه در تقابل با حداقل افرادی که زندگی بسیار مرفه‌ای دارند، علاوه بر ایجاد فاصله طبقاتی شدید عملاً در تضاد با اهداف شهداست و تداوم چنین وضعیت اقتصادی، کم رنگ شدن ارزشها و تباهی اخلاق است چرا که" انسان گرسنه ایمان ندارد" چه رسد به آنکه شأن و قداست شهدا را پاسداری نماید.

3. زمینه‌های سیاسی مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

 الف) سیاست بی اخلاقی: حوزه سیاست را به تنازعات و مناقشات جناحی و باندی کشانده و از این تنازعات، تجلی روحیه از خودگذشتگی بعید است.

ب) خویشاوند سالاری به جای شایسته سالاری: این امر موجب آن می‌شود که جامعه از مدیران شایسته کمتر برخوردار گردد. این عمل نوعی ظلم و بی عدالتی بر ملت است و نتایج این عمل تضعیف روحیه عدالت پیشگی و دور ماندن از انصاف است که البته بر خلاف اهداف شهدا است.

4. زمینه‌های بین‌المللی مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

الف) جهانی شدن: فرآیند جهانی‌شدن همه حوزه‌های زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد و کشمکش‌های اقتصادی در کنار انگیزه‌های پیشرفت جایگاه اقتصادی در اولویت اهداف جوامع قرار می‌گیرد و به تبع آن روح و جوهره ایثار و شهادت کم فروغ می‌گردد.

ب) گسترش رسانه‌های ارتباطی: گسترش ماهواره‌ای و شبکه‌های اطلاع رسانی و ارتباطی و سرعت انتقال اطلاعات در جوامع می‌تواند استحاله فرهنگی، تغییر ارزش و هنجارها اجتماعی را ممکن سازد و به تبع این تغییر فرهنگی همزمان با افزایش عقلانیت مادیگرا پدیده شک و تردید مفاهیم را هم به چالش می‌کشاند که در این مورد ایثار و از خودگذشتگی و نهایت آن فلسفه شهادت هم کم رنگ می‌گردد.

 نتیجه گیری:

 در آسیب‌شناسی ترویج و فرهنگ ایثار و شهادت باید به جوهره اصلی مفاهیم که همانا از خودگذشتگی می‌باشد توجه داشت و در ترویج این فرهنگ عوامل مؤثر بر کاهش کارایی تبلیغات در این حوزه را جستجو کرد. در این راستا تلاش موجدانه و هدفمند فرهنگ سازان حوزه ایثار و شهادت باید در عینیت بخشی به فلسفه وجودی ایثارگران و شهدا باشد.

پرهیز از غلو، جعل و غیر عقلانی و تبلیغ نمودن آغاز یک ترویج مناسب است، زیرا تبلیغی که بر راستای صداقت و درستی باشد بر ذهن مخاطبان تأثیر عمیق خواهد گذاشت. در نظر گرفتن ویژگیهای ذهنی، روحی و روانی مخاطبان باید در جهت تناسب بین پیام و مخاطبان در کنار رفع نوفه‌های ارتباطی می‌تواند کمک کند تا مروجین و فرهنگ سازان این حوزه در کارشان توفیق یابند. البته این توفیق زمانی نهادینه می‌شود که موانع و معضلات فرهنگی، اقتصادی، سیاسی جامعه ما از پیش رو برداشته شود، آنگاه است که شاهد تقویت جایگاه شهید و ایثار گران به شکل حقیقی و مطلوب خواهیم بود، که این همه، نیاز به تحولات عمیق در جامعه دارد که در آن ضابطه مندی، قانون گرایی، از خودگذشتگی و آزاد منشی در جای جای زندگی فردی و اجتماعی جامعه نهادینه شود.

 


شعبانعلی قانعی اردکانی - کمیته فرهنگی و تبلیغی ستاد یادواره شهدا ::: یکشنبه 87/1/18:::
<      1   2   3   4      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 3
بازدید کل : 43877
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
خبر نامه لاله های شهر اردکان
.:: لوگوی دوستان::.

























.:: نوای وبلاگ ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت